سارا جمال?آبادي/ ماني غمخوار/ مهديه آقازماني/ سارا دماوندان/ ندا احمدلو/نگاه کارشناسان روانشناسي، جامعهشناسي و انتظامي به حادثه قتل مادر و دو فرزندش که قرباني طلبکار همسرش شد
متهم رديف اول: چرک کف دست
ديگر خسته شده بود. يک سال بود براي رفع اختلاف مالي با شريکش سراغ او ميرفت و دست خالي برميگشت. حتي شکايتش در دادگاه هم بينتيجه مانده بود...
امير ديگر تحمل نداشت. به دنبال راهي بود که انتقام بگيرد. در طول يکسال گذشته خانوادهاش هم با مشکلات مالي روبرو شده بودند. موضوع را با دوستش در ميان گذاشت. چند روزي در مقابل خانه آنها کشيک داد. ميخواست کاري کند که شريکش تا پايان عمر عذاب بکشد.
يکي از روزهاي گرم تابستان بود. زن جوان دست دو کودکش را گرفت تا براي خريد به بازار بروند. امير که داخل ماشين نشسته بود و زاغ سياه خانه را چوب ميزد، با ديدن آنها در مقابلشان ترمز کرد. زن که «ناهيد» نام داشت، نميدانست چه سرنوشت شومي در انتظارش است. سوار ماشين شد؛ با ليلاي 8 ساله و مهدي
11 سالهاش. مرد در ميان راه تغيير مسير داد و دوستش را هم سوار کرد. ناهيد کمکم به دلشوره افتاد. از امير - راننده - خواست توقف کند تا پياده شوند، اما او با عصبانيت از آنها خواست ساکت شوند و تهديد کرد اگر سرو صدا کند، بچههايش را ميکشد. آنها مسير خارج از شهر را در پيش گرفتند و حوالي غروب به منطقهاي خلوت رسيدند.
مرد فقط به فکر انتقام بود. چوبي از صندوق عقب خودرو برداشت و با آن به سر زن جوان و دو کودکش ضربه زد.
اين ماجرا يکي از حوادث تلخ 2 هفته گذشته بود؛ حادثهاي که روزنامههاي بسياري دربارهاش نوشتند اما کمتر به اين موضوع پرداختند که چرا اين حوادث رخ ميدهد؟ ريشه اين حادثهها کجاست؟ چه ميتوان کرد؟ در «موضوع ويژه» اين هفته به اين حادثه از منظر انتظامي، جامعه?شناسي، روان?شناسي و پزشکي پرداختهايم.
پليس چه ميگويد؟
ايـن حـوادث نـادرنـد
انگيزه مادي در جنايتها به خانوادهها نيز راه پيداکرده و امروز با قتلهايي روبرو هستيم که مثلا يکي از اعضاي خانواده به دليل اينکه خود را قرباني تقسيم ارث در خانواده ديده، دست به جنايت زده است.
هنوز اهالي شهرستان تالش جنايت ييلاق را فراموش نکردهاند؛ قتلي هولناک که در آن پسر 27 سالهاي قرباني اختلاف حساب با دوستش شد. عامل جنايت پس از دستگيري گفت: «با مقتول اختلاف حساب داشتم، اما او پولم را نميداد به همين دليل او را به منطقه ييلاق بردم و با طناب خفه کردم بعد هم جسدش را داخل دره انداختم.»
يا در ماجراي جنايت هولناک شيراز، مرد تيرانداز پس از قتل 4 عضو خانوادهاش در بازجوييها گفت: «پدرم در زمان تقسيم ارث بيشتر اموالش را به برادرم داد. اين کار او باعث شد از خانوادهام متنفر شوم و با تهيه اسلحهاي آنها را به رگبار گلوله ببندم.»
در جنايتي ديگر نيز مرد کارگر وقتي نتوانست طلب 2 ميليون و 700 هزار توماني خود را از صاحبکارش بگيرد، او را به قتل رساند و جسدش را به آتش کشيد.
کارشناسان معتقدند افزايش فقر و بيکاري و تورم از عوامل مهم رشد جرايم و نزاع طي سالهاي اخير در کشور بوده است. در سالي که هموطنان با تورم و مشکلات اقتصادي روبرو بودند، بر تعداد مجرمان کشور افزوده شد، اما مقامات انتظامي چه نظري در اينباره دارند و چه ميگويند؟
سرهنگ محمد مصطفايي، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي با بيان اينکه وقتي از يك موضوع به عنوان حادثه ياد ميكنيم، يعني پديده خلاف روال عادي و روزمره زندگي است، ميگويد: «اين وقايع نيز در رديف حوادث محسوب ميشوند كه البته تعداد آنها نادر است. مورد توجه قرار گرفتن و اظهار تعجب از شنيدن آنها نيز دليلي بر نادر بودن آنهاست.»
وي ادامه ميدهد: «پليس آگاهي عهدهدار پيجويي جرم و كشف آن است، اما در اين فرايند به مسايلي وقوف پيدا ميكند و آنها را طي گزارشهاي تحليلي به مراجع مسوول انعكاس ميدهد. حل اين مسايل هم به اقدامهاي فرهنگي مناسب نياز دارد. محصولات فرهنگي مخرب، سنن و رسوم غلط كه مغاير اخلاق، شرع، قانون و حتي عرف جامعه هستند، در وقوع اين حوادث نقش دارند.»
او درباره انگيزههاي مالي در وقوع جرايم جنايي هم ميگويد: «اين انگيزهها در دو بخش ديده ميشوند؛ در بخش نخست فرد وقتي از گرفتن طلب خود نااميد ميشود، حس انتقامجويي پيدا ميكند و فرد بدهکار را به قتل ميرساند. او در اين زمان فقط به شعلههاي خشم و انتقام در وجودش فکر ميکند. گاهي اين افراد انتقامجو جنايتهاي هولناکي را رقم ميزنند و بعد از دستگيري از کرده خود ابراز پشيماني ميکنند اما در بخش دوم، فرد براي دريافت طلب خود به دنبال گروگان ميرود. حالا اين گروگان ميتواند خود فرد بدهکار يا اعضاي خانوادهاش باشد. اين نوع گروکشي بيشتر در حوزه اختلاف حسابهاي بر سر موادمخدر رخ ميدهد.»
اين مقام انتظامي با اشاره به علل وقوع اين جرايم در جامعه هم اظهار داشت: «عوامل مختلفي در وقوع اين جرايم نقش دارند، اما نکته مهم اين است که اين جنايتکاران به اين نتيجه ميرسند که ديگر نميتوانند به پول خود برسند. بيشتر آنها هم پس از دستگيري ادعا ميکنند براي احقاق حق به دستگاه قضايي مراجعه كردهاند در حالي که بايد در اين زمينه فرهنگسازي شود. افراد جامعه بايد با حقوق خود آشنا شوند و به جاي اقدامهاي خودسرانه، از طريق مراجع قانوني اقدام کنند. البته روند رسيدگي به اين دعوي نيز بايد سرعت پيدا کند.»
سرهنگ مصطفايي همچنين تاکيد کرد: «رعايت اصول اخلاقي و رفتارهاي مبتني بر عقل و منطق و حل مشكلات مالي، از طريق مشورت با افراد دلسوز و فهيم و پرهيز از توسل به خشونت براي حل مشكلات، مهمترين توصيههايي است كه ميتواند از بروز حوادث تلخ در حوزه اختلافات مالي جلوگيري كند.»
جامعه?شناس چه ميگويد؟
اقـتـصـاد گـريـبان اخـلاق را گـرفـتـه اسـت
دکتر مصطفي اقليما
رييس انجمن علمي مددکاري ايران، آسيبشناس اجتماعي و عضو هيات مديره مجمع انجمنهاي علمي گروه پزشکي
با مشاهده سطح رفاه در جامعه به راحتي ميتوان آسيبهاي اجتماعي را تجزيه و تحليل کرد. بسياري از آسيبهاي اجتماعي مانند بزهکاري، آدمکشي، روسپيگري، دختران خياباني و... ارتباط مستقيمي با تورم و فقر دارند.
هر سال قيمت 12 تا 15 قلم مايحتاج ضروري مردم 40 تا 45 درصد افزايش مييابد در حالي که حقوق کارمندان فقط 10 تا 12 درصد بالا ميرود. براساس اعلام رسمي دولت، در چند ماه اخير 20 درصد اجناس گران شدهاند ولي حقوق کارمندان فقط 10 درصد افزايش داشتهاست. زماني که تورم بالا ميرود، فقر و بيکاري افزايش مييابد و معضلات اجتماعي و بيماريهاي رواني نيز نمايانتر ميشوند چون وقتي افراد مجبور ميشوند به روشهاي مختلف کسب درآمد کنند و حتي نيازها و حقوق اوليهشان را هم ناديده بگيرند، تعادل روحي و روانيشان را از دست ميدهند. مثلا اگر جواني درسخوانده با مدرک فوقليسانس، به دليل نيافتن کار متناسب با تحصيلاتش به ناچار در آژانس کار کند، هر روز عصبيتر و از نظر شخصيتي خردتر خواهدشد، چون نميتواند از پس مخارج زندگياش برآيد.چرا مردم با هم دست به يقه ميشوند؟ چرا مردم کمطاقت شدهاند؟ چرا کودکآزاري در جامعه زيادتر شده؟ چرا سن اعتياد پايين آمده است؟ پاسخ بخش اعظم اين سوالها به نظر من به مشکلات اقتصادي برميگردد. توصيه ميکنند شرايط ازدواج آسان بايد براي جوانان فراهم شود، اما بايد بدانيم حتي اگر سهلترين ازدواجها هم انجام شود، بالاخره زوج به يک سرپناه نياز دارند. جواني که خانه ندارد و بايد هر ماه اجارهخانه بپردازد و مبلغ اجارهخانه به اندازه حقوقش است، چطور ميتواند زندگياش را اداره کند؟! در چنين شرايطي اختلافهاي خانوادگي آغاز ميشود و حتي بسياري از طلاقها به همين علت اتفاق ميافتد.
علاوه بر آن، زماني که جوانان مشاهده ميکنند توانايي اداره زندگي مشترک را ندارند، تن به ازدواج نميدهند که همين قضيه نيز ميتواند آسيبهاي اجتماعي را بيشتر کند.
در جوامعي که تورم بالا ميرود و درآمد افراد مطابق با تورم و با مخارج زندگي نيست، سطح رفاه پايين ميآيد و مردم مجبور ميشوند براي گذران زندگي چند شغل داشته باشند که باعث کاهش آرامش رواني افراد جامعه خواهد شد بنابراين مدام در خانواده و جامعه درگيري ايجاد ميشود. در چنين شرايطي افرادي که پايبند به موازين اخلاقي و ديني نيستند، ممکن است براي امرارمعاش دست به کارهاي خلاف قانون بزنند. حتي ديده شده افرادي که چند سال است تحت فشار مشکلات اقتصادي هستند و انواع تنشها را تحمل کردهاند، سلامت رواني خود را از دست داده و به خود يا خانواده خود به اشکال مختلف آسيب رساندهاند بنابراين آسيبهاي اجتماعي در جامعه ارتباط تنگاتنگي با وضعيت اقتصادي و تورم دارد.
نماينده مجلس چه ميگويد؟
دولـت بـايـد گـرانتي را مـهـار کـنـد
اميد کريميان
نماينده مردم مريوان و سروآباد
يكي از اولويتهاي كميسيون اقتصادي مجلس، رسيدگي به وضع معيشت و تلاش براي حل مشكل تورم است اما متاسفانه مسايل حاشيهاي و خرد باعث شده است از اصل ماجرا دور بمانيم. وقتي از تورم و گراني كالاهاي اساسي سخن به ميان ميآيد بايد 2 موضوع مهم را در نظر بگيريم؛ نخست گراني و ديگري گرانفروشي.
در حال حاضر به نظر ميرسد مسالهاي كه به گراني دامن ميزند، رها كردن گراني به حال خود و برخوردهاي تعزيراتي با گرانفروشان است در حالي كه بايد مهار گراني و مبارزه با گرانفروشي در راستاي يكديگر انجام شود. اين راهكار ميتواند تحولي در کنترل بازار ايجاد كند اما متاسفانه در حال حاضر دولت حل معضل گراني را رها كرده و فقط با گرانفروشان مبارزه و برخورد ميكند.
انتقادي كه در حال حاضر به دولت وارد است، روند افزايش قيمت کالاهاي اساسي و دادن وعده در مورد ارزانشدن اين کالاهاست. اين وعده و وعيدها هيچ تاثيري در بازار ندارد و مردم در چند ماه گذشته با موجي از افزايش قيمتها روبرو شدهاند. در حال حاضر نيز اين موج ادامه دارد و اين نشان ميدهد دولت در کنترل گرانيهايي که به تازگي گريبان مردم و بهخصوص اقشار کمدرآمد جامعه را گرفته، ناکام مانده است. در حال حاضر قيمت اقلام و کالاهاي مورد نياز مردم به شدت درحال افزايش است و در چنين شرايطي بايد مسوولان اجرايي کشور سکوت را بشكنند و چارهاي براي حل آن بينديشند.
اختصاص ندادن اعتبار به توليدكنندگان از اجراي قانون هدفمندي يارانهها يكي از مسايل مهم در افزايش قيمت است. پس از اجراي قانون هدفمندي يارانهها قرار بود ??درصد از درآمد حاصل از آن به بخش توليد و از جمله بخش کشاورزي اختصاص يابد اما دولت تاکنون آن را اجرا نکرده که باعث افزايش هزينههاي توليد در بخش کشاورزي و دامپروري شده است. همچنين اجراي سليقهاي فاز اول هدفمندي يارانهها آن هم بدون منطق، سهم بسزايي در سرعت رشد تورم و افزايش گرانيها در جامعه داشته است.
روان?شناس چه مي?گويد؟
مـشـکـلات اقـتـصـادي اضـطـراب مـيآورد
قتل، جرم و جنايت به دست آدمهايي که از کره مريخ آمدهاند انجام نميشود. قتل، جرم و جنايت شاخي نيستند که يک شبه در سر کسي ريشه بزنند. ريشهزدن، ساقه بلندکردن و برگدادن زمان ميخواهد و دانه دليل. نيازي نيست دنبال کسي بگرديد؛ شايد يک عصبانيت زودگذر يا قرارگرفتن در يک موقعيت ناخواسته شما را هم در تله بيندازد؛ تلهاي که آگاهي از آن ميتواند شما را از گرفتار شدن برهاند. اگر ميخواهيد تحليل دکتر پرويز رزاقي، روانشناس را در اينباره بدانيد و همچنين با راهکارهاي پيش رو آشنا شويد، ادامه مطلب را بخوانيد.
سلامت: چه افرادي ممکن است به خاطر قرار گرفتن در شرايط سخت اقتصادي دست به قتل بزنند؟
نميتوانيم بگوييم افراد خاصي هستند بلکه ميتوانيم شرايطي را نام ببريم که با قرار گرفتن در آنها افراد ميتوانند امکان بروز اين رفتار را داشته باشند. به طور مثال وقتي عمق ضايعه مادي بسيار زياد است و فرد مبلغ هنگفتي را از دست داده و فکر ميکند نميتواند آن را جبران کند يا مبلغ زيادي نبوده اما فرد براي به دست آوردن آن بسيار تلاش کرده و احساس ميکند با از دست دادن آن از زندگي ساقط شده است. حتي ممکن است فرد مبلغي را از دست داده باشد اما براي به دست آوردن آن بارها تلاش کرده و به بنبست رسيده است و در او عقده ايجاد شده مثل اين ميماند که شما به دنبال فردي باشيد و يک مسير را مدام دنبال او بدويد اگر مدت زيادي بدويد و به او برسيد حتما در تلافي اين دويدنها انتقام سختتري از او ميگيريد.
سلامت: اما در يکي از موارد اين چند هفته اخير يک بدهکار خانواده طلبکار را براي يک ميليون کشته بود!
اين مورد را بايد به خوديخود بررسي کرد اما تنها اين عوامل نيستند که باعث قتل ميشوند بلکه ممکن است فردي به خاطر برداشت شخصياش به ديگري آسيب بزند. مثلا فرد احساس ميکند -يا حتي در واقعيت فکر ميکند- به او توهين شده است و احساس تحقير ميکند؛ حتي ممکن است پاي مبلغ زيادي هم در ميان نباشد، مثل همين يک ميليون توماني که شما ميگوييد.
سلامت: مشکلات شخصيتي هم ميتواند زمينهساز اين مساله باشد؟
بله، افرادي مستعد اينگونه رفتار هستند. اين افراد کساني هستند که آستانه تحريکشان پايين است و به پرخاشگري تمايل بيشتري دارند؛ پرخاشگريشان را بيشتر نشان ميدهند و با تلنگري که ميتواند تلنگر اقتصادي باشد به آستانه تحريک ميرسند و ميتوانند فاجعهاي را رقم بزنند هم براي خودشان و هم براي ديگران. همچنين اگر خاطرتان باشد فردي که قويترين مرد ايران را کشت يک فرد بسيار کوچک جثه بود. ميتوان اين حدس را درباره اين فرد زد که فرد اختلال شخصيت ضداجتماعي داشته است و حالا با خودش فکر کرده، آدم قوي جثهاي را خفت ميکند و... وقتي با او روبرو ميشود، ميبيند که نميتواند و کاري را ميکند که اصلا شايد خيالش را هم نداشته است.
سلامت: بنابراين داشتن هريک از اين عوامل ميتواند تعيينکننده يک حادثه باشد؟
هم يکي از عوامل و هم ترکيبي از آنها ميتواند چنين حوادثي را رقم بزند.
سلامت: مشکلات اقتصادي ميتواند مشکلات رواني هم ايجاد کند؟
ميتواند باعث اضطراب و افسردگي بشود اما نميتواند بيماري رواني ايجاد کند. فرد ممکن است در روابط فردي و اجتماعي و حتي روابط زناشويياش دچار مشکل شود؛ اعتمادبهنفس و اعتماد به ديگران را از دست بدهد و به نوعي دچار اختلال رواني پس از حادثه که به آن ptsd ميگويند شود اما نميتوان گفت فرد تنها به علت مشکلات اقتصادي پارانويا گرفته يا دچار بيماريهاي رواني ديگري شده است که البته در اين مورد هم ظرفيت رواني فرد بسيار شاخص مهمي است. مثلا افرادي که تجربه کار در تجارت يا بازار را دارند ممکن است به دليل مشکلات اقتصادي آسيب ببينند اما آسيب کمتري ميبينند.
سلامت: چرا؟
چون با فضاي کار آشنا هستند و مثلا با پاس نشدن يک چک يا نرسيدن پول و از دست دادن و به دست آوردنش دچار اختلال در کار و زندگي و روان نميشوند.
سلامت: وقتي مشکلات اقتصادي گريبانگير خيليهاست اين تاثير و افسردگي بيشتر ميشود؟
نه، اتفاقا ptsd در افراد اين جامعه کمتر است چون هر کسي در اطرافيان خودش فردي را ديده که دچار اين مشکل شده از يک گلفروش ساده گرفته تا يک تاجر در بورس و... در حقيقت آسيب در اين موارد مثل آسيب پس از زلزله ميماند با اينکه عمق فاجعه زياد و واقعا خانمانسوز است اما وقتي فرد ميبيند او کسي را از دست داده خانهاش ويران شده و ديگران هم همينطور به نوعي تعميمپذيري پيدا ميکند و با مشکل کنار ميآيد.
سلامت: تاثير اين مشکل روي جنسيتهاي مختلف متفاوت است؟
در اين مورد خيلي کار تحقيقاتي انجام نشده اما با توجه به مواردي که ديده شده ميتوان گفت مردان بيشتر آسيب ميبينند چون اولا زنان کمتر از مردان در فعاليت اقتصادي شرکت ميکنند بعد هم اينکه اگر شکست بخورند به دليل اصل پذيرشي که در زنان وجود دارد سعي ميکنند آن را بپذيرند و توجيه کنند در حالي که مردان با مسايل اينگونه برخورد نميکنند. مثلا اگر خبرنگار خانمي در جمعي نتواند سوال خودش را مطرح کند اين را ميگذارد به حساب زياد بودن جمعيت و... اما خبرنگار مرد خود را «بيعرضه» تلقي ميکند و به توانمنديهاي خودش شک ميکند. از طرفي چون زنان محتاطتر و آيندهنگرتر هستند کمتر هم شکست ميخورند در حالي که مردان خطرپذيرتر هستند.
10 توصيه براي مهار استرس
چـه ميتـوان کـرد؟
?- قبل از هر عکسالعمل تند و غيرمنطقي از خودتان بپرسيد: «آيا واقعا تمام راههاي ممکن را امتحان کردهايد؟ آيا خشونت و پرخاش برطرفکننده مسايل است؟»
?- قبل از اينکه وارد مشاجره با فردي شويد نگاهي به خصوصيات رفتاري خودتان بيندازيد و ببينيد اصلا توان بحث کردن يا طرح موضوع را در اين شرايط با فرد داريد يا نه، حتم داريد که عصباني ميشويد و حتما دعوا و مشاجره راه مياندازيد؟
?- فردي را که به درايتش مطمئن هستيد و ميدانيد فرد عصباني و زودرنجي نيست و قدرت کلام خوبي دارد را با خود همراه کنيد و به او اطلاع بدهيد که اگر عصباني شديد شما را آگاه کند.
4- با خودتان فکر کنيد آيا واقعا تمام راههاي قانوني را طي کردهايد و هيچ راهي جز دخالت شخصي براي حل موضوع وجود ندارد؟
5- به تحليلي از وضعيت طرف مقابل برسيد و ببينيد او واقعا پولي در اختيار داشته و به شما نداده يا گرفتاري دارد و به همين دليل شما را هم دچار مشکل کرده است.
6- در خودتان نگرش مثبت ايجاد کنيد و ببينيد اين پول برايتان چقدر ارزش دارد. شايد بتوانيد از آن بگذريد يا پس گرفتن آن را با توجه به روحيهاي که از خودتان ميشناسيد، به تاخير بيندازيد.
7- در مورد خودتان نگرش مثبت داشتهباشيد و مدام خود را با عبارتهايي چون «من را هالو گير آورده»، «فکر کرده من ساده و احمق هستم» و... عذاب ندهيد.
8- تفکر خلاق داشته باشيد. به راههايي که وجود دارد فکر کنيد. شايد راهي براي پس گرفتن پولتان پيدا كرديد؛ مثلا يافتن شخص آشنايي در ميان اقوام يا گروه دوستان فرد بدهكار و واسطه كردن او.
9- در مواردي به خودتان بقبولانيد درست است كه طرف مقابل در حق شما بدي و زرنگي كرده که به ضررتان تمام شده، اما شما با وارد نشدن به ميدان درگيري، فرزند خودتان يا فرزند آن فرد را از آوارگي و بيپدرشدن نجات دادهايد.
10- فراموش نکنيد نوشيدن آب سرد معجزه ميکند زيرا آب سرد در بخش هيپوتالاموس مغز تاثير ميگذارد و ميتواند از ميزان عصبانيت کم کند.
روان?پزشک چه مي?گويد؟
آرامبـخـش
شـمشـيـر دولبـه است
دکتر محمدرضا خدايي
روانپزشک، عضو هيات علمي دانشگاه علوم?بهزيستي و توانبخشي
خيلي از افرادي که دچار بحران يا مشکلات بزرگ مالي و اقتصادي ميشوند، بايد پيش از مصرف دارو با مراجعه به يک روانپزشک يا روانشناس، ابتداييترين امر که همان مديريت بحران است را ياد بگيرند. يعني چنين افرادي بايد بدانند که در برابر شوک، بلاتکليفي يا بهتزدگي چه تصميمي بگيرند و چطور مساله خود را حل کنند. مثلا اين افراد ميتوانند در ابتداي امر به جاي خوردن دارو به روشهايي مانند دعا و راز و نياز با پروردگار خود بپردازند و سپس در کنار اين دعا و نيايش، کارهايي مانند گوش دادن به يک موسيقي ملايم يا ورزش را هم انجام دهند تا کمکم ذهنشان به سمت پذيرش و حل درست مساله کشيده شود.
متاسفانه خيلي از افراد در مواجهه با مشکلات مختلف بهطور خودسرانه به سمت مصرف داروهاي آرامبخش تمايل پيدا ميکنند. بد نيست بدانيد داروهاي آرامبخش مانند شمشير دولبه عمل ميکنند؛ يعني اگر درست و به جا مصرف شوند، ميتوانند بسيار موثر و سودمند باشند اما اگر بهطور خودسرانه، بيبرنامه و بدون تجويز پزشک مصرف شوند، ميتوانند عوارض کوتاه و طولانيمدتي را در کنار وابستگي دارويي براي فرد مصرفکننده در پي داشته باشند. بنابراين اگر احساس کرديد در معرض استرس و اضطراب شديد قرار داريد، حتما با مراجعه به يک روانپزشک يا درمانهاي غيردارويي مانند مديريت حل بحران را در پيش بگيريد يا درمان دارويي صحيح و تحت نظر پزشک را انجام دهيد. بهتر است بدانيد که مصرف خودسرانه و قطع و وصل کردن مداوم مصرف داروهاي آرامبخش نه تنها مفيد نيست بلکه ميتواند عارضههاي خاصي مانند فرار از مشکل را براي فرد ايجاد کنند. در اين صورت، مسايل و مشکلات بيمار پنهان ميشوند و به صورت درازمدت درميآيند و به اين ترتيب، آن مشکل مدتها با فرد به طور حلنشده باقي خواهد ماند.
بهتر است اين را هم بدانيد که داروهاي آرامبخش در دسترس مانند «کلونازپام»، «آلپرازولام»، «لورازپام» و «ديازپام» که گاهي اوقات از آنها به عنوان داروي خواب هم استفاده ميشود، بايد حتما با تجويز روانپزشک مصرف شوند تا عوارض دارويي شديدي را براي بيمار در پي نداشته باشند.
متخصص تغذيه چه مي?گويد؟
اسـتـرس داريـد؟ آب بـخـوريـد!
دکتر محمدرضا وفا
متخصص تغذيه و رژيمدرماني
دانشيار دانشگاه علوم پزشکي تهران
گاهي برخي از افراد با قرار گرفتن در شرايط بحراني مانند ورشکستگي، برگشت خوردن چک يا ساير مشکلات مالي و اقتصادي دچار استرس و اضطرابهاي شديد ميشوند و ممکن است در اثر فشار همين استرسها کارشان به افسردگي شديد و حتي خودکشي هم بکشد. به همين خاطر نقش اطرافيان و حمايت همهجانبه آنها از اين افراد در چنين شرايطي بسيار پررنگ ميشود. داشتن تغذيه مناسب، شناخت و استفاده از مواد غذايي مفيد و مغذي يکي از راههاي مبارزه با استرسهاي شديد است، بنابراين در ادامه نگاهي تغذيهاي براي مقابله با استرسهاي شديد خواهيم داشت.
به طور کلي معمولا افرادي که دچار استرسهاي شديد ميشوند، تمايل خود را نسبت به خوردن مواد غذايي و آشاميدني مختلف از دست ميدهند. يعني حصار و مانعي محکم بين خود و خوراکيهاي مختلف ميکشند و از هرگونه خوردن و آشاميدني امتناع ميکنند. وقتي استرس شديد بر فردي حاکم باشد، ممکن است او تا 2 يا 3 روز نتواند غذا بخورد و ما مجبور باشيم براي پيشگيري از ابتلا به سوءتغذيه از تغذيه کامل وريدي به صورت سرمهاي قندي، نمکي و پروتئيني استفاده كنيم. برخي از افراد هم حساسيت کمتري در مواجهه با موارد استرسزا دارند و ميتوانند تا حدي با کمک ديگران بر استرس خود غلبه کنند. اطرافيان چنين افرادي بايد بدانند که دهان فردي که در معرض استرس شديد قرار دارد به شدت خشک ميشود و ممکن است دچار کمآبي بدن شود. ضمن اينکه بر هم خوردن ميزان آب و الکتروليتها هم در بدن چنين افرادي دور از انتظار نخواهد بود. بنابراين بهتر است اطرافيان تا ميتوانند به فردي که در معرض استرس شديد قرار دارد، آب و مايعات بدهند. مصرف خوراکيهايي که حالت ريلکسيشن در بدن ايجاد ميکنند هم ميتواند براي به آرامش رسيدن اين گروه از افراد مفيد و موثر باشد. مثلا خوراکيهايي مانند موز يا شير گرم حاوي اسيدهاي آمينهاي به نام «تريپتوفان» هستند و مصرف آنها ميتواند سروتونين بيشتري در بدن آزاد کند. ترشح بيشتر سروتونين هم حس آرامش بيشتري را براي افراد به دنبال خواهد داشت. خوردن شکلاتهاي شيرين و باکيفيت هم ميتواند به بهبود وضعيت اين افراد کمک کند. در بين انواع ميوهها، موز هم نرمتر و هم شيرينتر از ساير ميوههاست و خوردن آن براي افرادي که دچار استرس هستند، بسيار مفيد است. نوشيدن چاي، قهوه يا نسکافه کمرنگ و تازهدم هم براي آرامتر شدن وضعيت افرادي که تحت?استرس شديد هستند، بسيار موثر است. البته حواستان باشد که خود نوشيدنيهاي حاوي کافئين، مدر هستند و اگر زياد و غليظ مصرف شوند، ميتوانند کمآبي بدن فرد را تشديد کنند. بنابراين در فاز اولي که فرد با بحران استرسزايي مواجه شده است و کمآبي بدن او نسبتا شديد است، بهترين نوشيدني برايش آب و شير گرم است و در فازهاي بعدي ميتوان نوشيدن چاي، قهوه و نسکافه تازه و کمرنگ را به او پيشنهاد کرد. براي بهبود سريعتر وضعيت چنين افرادي هم ميتوان شير گرم را با يک خوراکي شيرين مانند عسل، موز يا خرما ترکيب کرد و به آنها داد. در فازهاي بعدي هم ميتوان به چنين افرادي خوراکيهايي مانند پوره سيبزميني داد که نياز به جويدن زيادي ندارند. اگر شدت استرس و سوءتغذيه اين بيماران به حدي بود که در بيمارستان بستري شدند اطرافيان آنها بايد با نظر پزشک، انواع مکملها از جمله مولتيويتامينهاي مينرال و مکملهاي ويتامين e و a (که ميتوانند از آسيبهاي دروني که بيشتر اوقات نشانههايي هم ندارند، پيشگيري کنند) را به بيمارشان بدهند.
هفته نامه سلامت