سلام
مادرم 67 ساله است و دايم خاطرات گذشته را بهخصوص سختيها و مشکلاتي که داشته، مرور ميکند و مدام به ما ميگويد شما نميفهميد سختي و غم چيست. ما خيلي رنج کشيديم ولي شما با اين همه امکانات زندگي ماشيني خوش هستيد و از اين صحبتها. مشکل اينجاست که توقع دارد ما دايم پاي صحبتش بنشينيم و تحقيرمان کند. بسيار سرسختي ميکنند و حق نداريم نام روانپزشک را نزد ايشان بياوريم. لطفا براي برخورد با ايشان راهنماييمان کنيد.